سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و مرثیۀ حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها

شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مسدس

تو کـیـستی؟ چراغ بـهـشت مدیـنه‌ای            آئـیـنه‌دار حُـسن حـسینی، سکـیـنه‌ای
باید به رتـبه زینب ثـانی بخـوانـمـت            چون عمه‌ات به صبر نداری قرینه‌ای


در آسـمـان صبـر فـروزنده کـوکـبی
بـیـن تـمـامـی اُســرا رکـن زیــنـبـی

دشمن ذلـیل عزّ و وقار سکینه است            فریاد کـربلای حـسینی به سینه است
در مکـتب مجاهـدت و صبر و ابـتلا            ایثار و استقامت و ایمان گزینه است
هر چند درد و رنج اسارت کشیده‌ای
تو خصم را به بند حقارت کـشیده‌ای

روی تو آفـتـاب تـمـاشـای بـاب بـود            آئــیــنـۀ تــمــام نــمــای ربــاب بــود
در منطـق تو معجـزۀ نطـق مرتضی            پیغـام تو حیا و عـفـاف و حجاب بود
از سنگ و تازیانه که در شکوه نیستی

در قـتـلگه به پیکـر بی سر گـریـستی

در مجلس یـزید که قـلـبت کباب بود            دیـدی مـیان طـشت طلا آفـتـاب بـود
نامحرمت به دور و غمت بی‌حساب بود            بر چهره آستین و دو دستت حجاب بود
فریاد و آه و اشک و غم از گریۀ تو سوخت
حتی دل یزید هم از گریۀ تو سوخت

گاهی صدای گریه اصغـر شنـیـده‌ای            گه ناله در شـهـادت اکـبر کـشیـده‌ای
گاهی به روی خار مغـیلان دویده‌ای            گه حـنجـر بـریـده به گـودال دیـده‌ای
در هر بلـیّه حمد الهی‌ت بر لب است
الحق تو را مقاومت و صبر زینب است

ای یادگار فـاطـمه، ای دخـتر حسین            همگام زیـنـبـیـنی و هم سنگـر حسین
در راه شـام راهـنـمـایـت ســر پــدر            منـزل به مـنـزلی تو پیـام ­آور حسین
هر خانه‌ای که هست رباب و سکینه‌اش
باشد صفای روضه شهـر مـدیـنه‌اش

تو مصحف حسین و بهشت است دامنت            بر صفحـه جـمـال فـروزنده احـسنَت
پامـال حـرمتت شده از جور دشمنان            بـا تـازیـانـه آیـه نـوشـتـنـد بـر تـنـت
تـو راز نـاشـنـیـده ز بـابـا شـنـیده‌ای
تـو قـاصـد پـیــام گـلــوی بــریـده‌ای

ای پاکی و عفاف و حیا شرمسار تو            دشـمن حـقـیـر مـنـزلت و اقـتـدار تو
پیـوسـته بـاد بـاغ شـهـادت بـهـار تو            تا روز حـشـر گـریه «میثم» نـثار تو
قلب حسین و چشم و چراغ مدینه‌ای
سرتا قـدم جلال و وقـار و سکینه‌ای

نقد و بررسی

ابیات زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» حتی سایت نخل میثم بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید



در آسـمـان صبـر فـروزنده کـوکـبی            بـیـن تـمـامـی اُسـرار رکـن زیـنـبـی



در هر بلیّه حمد الاهیت بر لب است            الحق تو را مقاومت و صبر زینب است



بیت زیر به دلیل مستند نبودن و همچنین عدم رعایت توصیه‌های علما و مراجع تغییر داده شد، در بحث غارت معجرها دو نکته مهم باید مورد توجه قرار بگیرد ۱ـ موضوع غارت معجر بر فرض بر اینکه صورت گرفته باشد با آنچه متاسفانه بصورت عام در اشعار آورده می‌شود بسیار متفاوت است، لازم است بدانیم در عرب آن زمان قسمتی از حجاب زنان (معجر)، پارچه‌ای بوده که در مقابل صورت قرار می‌گرفته و این جزء حجاب بوده است؛ همچنان‌که هم اکنون نیز در عراق، عربستان و بسیاری از کشورهای اسلامی این‌گونه حجاب دارند، از این‌رو حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در خطبه‌اشان در مجلس یزید فرمودند: وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ؛ دختران سول خدا را با صورت باز، شهر به شهر در معرض دید مردم قرار دادی! لذا آنچه در غارت معجرها مطرح است حذف این روبند صورت‌ها بوده است نه اینکه نعوذ بالله اهل بیت کشف حجاب شده‌اند همچنان که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها هم بر همین موضوع اشاره می‌کنند که خود این نیز مصیبت بسیار بزرگ و دردناکی است ۲ـ گفتن و یادآوری غارت معجرها حتی در حد همان روبند صورت شایسته و سزوار اهل بیت نیست!!!  آیا اگر خود ما روزی ناموسمان به هر دلیلی همچون باد و... برای لحظاتی نتوانند حجاب خود را حفظ کنند آیا دوست داریم که یکسره به ما متذکر شوند که در فلان روز چادر خواهر، مادر و یا همسرمان را باد برده و ....  آیا ما از تکرار این حرف ناراحت نمی‌شویم؟؟ پس به هیچ وجه شایسته نیست این فاجعۀ تلخ را حتی بر فرض صحت آن بازگو و تکرار کنیم!!!



از سنگ و تازیانه که در شکوه نیستی            در قـتـلگه ز بـردن چـادر گـریـستی